از چند وقت پیش برنامهریزی کرده بودم که حتما جشنواره فیلم فجر رو برم و هرچندتا فیلم که تونستم ببینم اما دو سه تا فیلم رو خیلی دلم خواست ببینم: دوزیست، آتابای، خروج. که هرچی میگذره بیشتر میشه خواستنم. اما... نشد و دوای این درد هم نشستن پای دیدن گزارشها و دیدن هفت که انقد دیر پخش میشه همون اول برنامه چشمای من خودبهخود بسته میشه به خاطر کتاب خوندن و گوشی به دست بودن و... نشد که برم به خاطر برنامهم، و ساعتهایی که نمیشد برم دقیقا ساعت نمایش این فیلمها بود، و برای همین حس یه کسی رو دارم که میخواد بدو ه ولی با در بسته مواجه میشه و محکم میخوره به در، برای چند لحظه بیخیال میشه دوباره پا میشه که حرکت کنه باز همون مانع... کلی شوق و هیجانم داره ذره ذره از بین میره که نشد برم این چند فیلم رو ببینم، شدم عین اسپند رو آتیش، بیقرار و سوخته دل:))
دلم برا خودم سوخت:))))
حالا باید صبر کنم اکران بشن اما دیگه اون مزهی خاص رو برای من ندارن اون موقع.
بهشت نیاز...برچسب : نویسنده : ebeheshteniaz3 بازدید : 174