گفته بودم چن وقتی بود به وضعیت زن در شرایطی که شوهرش رو نداره به هر دلیلی فکر میکردم که برخوردم به اون مصاحبه چیستا یثربی که توی برنامه آبان دیدم. و حالا دیدن فیلم دو زن از تهمینه میلانی. راستش نیمه پنهان رو که دیدم و لذت بردم تصمیم گرفتم دو زن رو هم ببینم که قبلترها دیده بودم ولی خب سنی نداشتم (اولین خاطرات من از دیدن فیلم توی دستگاه ویدیو با فیلم قرمز و دو زن شروع میشه). و حالا خیلی برام جالبه دقیقا وقتی به مسئلهای فکر میکنی هرچی مثال و مصداقه جلوی چشمات سبز میشن. نمیدونم شایدم این مصادیق وجود داشتن جلوی روم ولی توجه نکردم بهش. ولی من مایلم مورد اول رو بپذیرم که وقتی به یه چیزی فکر میکنی، بعدش هر چیزی که به اون موضوع ربط داره به طرفت میاد. اما چیزی که کلا منو به فکر برد که به وضعیت خانمها فکر کنم این بود: دو زن؛ زهرا و رعنا.
من معمولا اهل ارتباط گرفتن با دیگران نیستم (و به ندرت پیش میاد جذب کسی بشم. در صورت انفعال هم هرکس بهم نزدیک شد اگر با من قرابت داشت قبولش میکنم وگرنه دیگه نمیذارم به طرفم بیاد. مگر تفاوت مثبتی باشه). اینجا هم گاهی با دوستم صدف میرم گاهی تنهایی. و فقط با اون صمیمی برخورد میکنم جوری که هر سری که نمیاد از من حالش رو میپرسن آخه اون خیلی خیلی اجتماعیه جوری که گاهی کلافهم میکنه. اما یه خوبی داره اینکه نصف اطلاعات در مورد بچهها رو از صدف میگیرم. مثلا یه روز گفت: " راستی میدونی مربی چن سالشه؟ ۴۰ سالشه باورت میشه؟" گفتم: "نه اصلا بهش نمیاد". گفت: "تازه مجردم هست." یه روز دیگه در مورد یه نفر دیگه و روزهای دیگه همینطور. یه روز گفتم: صدف میدونی اسم این خانم چیه؟ به نظر خیلی خوبه دخترشم بامزهس" گفت: "اسمش رعنا ست. شوهرش فوت کرده" اینو که گفت مثل خیلیا حس دلسوزی داشتم اما انقدر محکم بود که تحسین جای دلسوزی رو گرفت.
دومی رو خودم کشف کردم. یه خانمی رو دیدم خیلی آشنا بود ولی یادم نمیومد تا اینکه یه هویی یادم اومد فروشنده بوتیکه که با فرشته دوستم چند باری ازش خرید کردیم. اسمش زهرا بود.
دو زن که هردو شوهراشون فوت کردن. رعنا دختری دبیرستانی داره و اصلا بهش نمیاد ۴۶ سالش باشه. دکترای ادبیات فارسی داره. و زهرا یکی دو ساله شوهرش رو از دست داده و فکر کنم دو تا بچه داره و یه بوتیک لباس و... داره.
فکر میکنم ورزش کردن شده بخشی از گذروندن وقتشون. از این دو نفر رعنا شادتره شاید چون خیلی وقته از تنهاییش میگذره و یه جوری عادت کرده بهش. ولی زهرا یه غمی توی صورتشه که ناخودآگاه آدمای اطرافش دلسوزی مسخرهای نسبت بهش نشون میدن.
وجه اشتراک همهی زنهایی که شوهراشون رو از دست دادن ایستادگی و موفقیته. که البته فکر میکنم شخصیت این آدمها دخیله نه صرفا حذف مرد از زندگی چون بالاخره موردهایی هم هست که شکست میخورن همه جوره در نبود یک مرد.
از وقتی رعنا و زهرا توی ذهنم جا خوش کردن مدام موضوعات این شکلی میاد سراغم مثل مصاحبه چیستا یا فیلم دو زن. چیزی که به زندگی زن و وضعیت زن نسبت به مردها توجه داره.
فیلم دو زن رو خیلی دوست داشتم. قصهی دخترهایی که خیلی استعداد دارن و به خاطر جامعهی مردسالار و خانوادهای با همین سبک و سیاق که پدر سالاره واقعا به معنای واقعی حروم میشن. هر چقدرم مثل شخصیت فرشته محکم و با اعتماد به نفس باشن. و در نهایت با مرگ شوهر و احتمالا اعدام مزاحمش میتونه به استعداد و علایقش برسه. فیلم سرشار از صحنههایی با پیامهای مشخص بود. یکی از بهترین صحنهها به نظرم وقتی بود که فرشته برای طلاق پیش قاضی رفته بود و قاضی میگفت دلیل لازم برای طلاق وجود نداره یعنی نه معتاده نه کتکت میزنه نه نفقه نداده... اما فرشته میگه چطور اینها میتونه دلیل کافی برای طلاق باشه اما اون هویت منو از من گرفته، منو تحقیر میکنه انسانیت منو نادیده میگیره اینها دلایل کافی برای طلاق نیست؟ و قاضی محترمانه بیرونش میکنه. جامعه و قانون یک سری خلاها درمورد زن داره زنی که نیمی از جمعیت رو تشکیل میده اما اونجور که باید و شاید بهش توجه نشده.
فیلمهای تهمینه میلانی همیشه یه رگه تند و رادیکال داره که زنها با دیدنش خوشحال و مردها و احتمالا هرکسی که بر مسند قدرت رو ناراحت میکنه. اما واقعیت اینه حتی توی این زمان یعنی ۲۱سال بعد از ساخت این فیلم، هنوز هم بعضی جاها نادیده گرفتن زن نه تنها از طرف مردها که از دید خود زن یک عرفه، هنوز هم جای زنها توی خونه و رسیدگی به شوهر و بچه و آشپزی و نظافت و تمیزی کردنه. هنوز این تقابلها وجود داره.
و نمیدونم آیا خدا هم حق رو به این دیدگاه میده؟ آیا از مردها نمیپرسه به چه گناهی زنها رو کشتید( مانع فعالیت از هر نوعش شدید)؟
زن میتونه با تربیت پسرهای متفاوت گوشهای از این مشکل رو حل کنه اما واقعیت اینه که منبع تربیت بچه و عوامل موثر بر اون، با بزرگتر شدن بچه متنوعتر میشه. به نظرم برای رفع این مشکل باید علت مشکل رو درست کرد یعنی وقتی الان دلیل مشکل زن نادیده گرفتن از طرف قانون و قدرته باید از این دو منبع تبلیغ برای توجه به زن بشه که البته از نظر و اعتقاد خودشون دارن این کار رو میکنن چیزی که تا حالا انجام دادن.
برچسب : نویسنده : ebeheshteniaz3 بازدید : 161