کتاب مواجهه هم میشه گفت مجموعه مقالات و مصاحبههایی که با کوندرا شده هست در مورد ادبیات و موسیقی. به جز چند فصل اول باقیش غیر قابل تحمله احساس میکنی یه آدم مبتدی داره حرف میزنه. و این کتاب ۲۱۸ صای رو نهایت تونستم تا ص۱۸۰ تحمل کنم. در کل هم کتاب وصیت خیانتشده و هم مواجهه فقط چند بخش جذاب بیشتر نداشت و باقیش حوصلهسربر هست. و بیشتر به این نکته رسیدم که کوندرا فقط برای رمان فلسفی مناسبه. و نهایتش اینکه با چند اسم استراوینسکی، شوئنبرگ و یاناچک آشنا شدم.
فقط نمیدونم انگیزهی مترجم از ترجمهی این اثر و انگیزه این انتشارات از چاپ این ترجمه چی بوده؟.
چند جملهی قابل تحمل کتاب!:
رمان همزمان با عصر جدید پا به هستی گذارد، موجب شد بشر به گفتهی هایدگر "تنها سوژهی واقعی" و اساس همه چیز باشد. اساسا به واسطهی رمان است که بشر به عنوان فرد در صحنهی اروپا تثبیت شد... فقط رمان است که فرد را تفکیک میکند، بر سرگذشت، عقاید و احساسات او نور میتاباند و جایگزینناپدیرش میسازد: او را به کانون همه چیز تبدیل میکند (38).
هنر رمان با صد سال تنهایی گارسیا مارکز از این رویا به در میآید؛ دیگر کانون توجه نه فرد، بلکه جمع افراد است؛ هر فرد اصیل، خاص و غیر قابل تقلید است، و در عین حال تک به تک افراد...خودِ فراموششدهی آیندهاش را به دوش میکشد و میداند که هیچ کس از اول تا آخر کار بر صحنهی رمان باقی نمیماند... عصر آنها دیگر عصر فردگرایی اروپا نیست... احساس میکنم این رمان که مظهر کمال هنر رمان است، در عین حال وداع با عصر رمان هم هست(39).
#میلان کوندرا، مواجهه، فروغ پوریاوری، نشر آگه، چاپ پنجم1398.
بهشت نیاز...برچسب : نویسنده : ebeheshteniaz3 بازدید : 139