تنهایی یا حس تنهایی

ساخت وبلاگ
فرق هست بین تنها بودن و حس تنهایی. من تا چند مدت قبل احساس تنهایی داشتم چون کسی رو از نظر روحی به خودم نزدیک نمیدیدم اما الان تنها هم هستم؛ یعنی حس تنهایی به خودِ تنهایی منجر شده. خیلی با کسی ارتباط ندارم و تمایلی هم ندارم به ارتباط داشتن. دارم کتاب تهوع سارتر رو میخونم درباره‌ش چیزی نمینویسم چون به وقتش یادداشت میذارم ولی چیزی که توجهمو جلب کرد احساس کردم خیلی از آدمها دارن وصل میشن به اگزیستانسیالیست اون هم به صورت ناخواسته و بدون اینکه خبر داشته باشن. خیلیها انقدر تنهان و غمگین و به مرگ و خودکشی فکر میکنن که میشه گفت وابسته به اگزیستانسیالیست هستن. میدونم دارم چرت و پرت مینویسم اما خب گاهی خوبه آدم برا فاصله گرفتن از واقعیتی که ازش راضی نیس پناه ببره به خیال و نوشتن. خیال تنها جاییه که همه چیز باب میل آدمه و ایده‌آله. هرجوری که دوست داری زندگی کنی بدون قید و شرط. فکر میکنم نوشتن برای آدمهای منزوی و تنها و ناامید خیلی کارساز باشه باعث ادامه حیاته. 

شاید من اگه به خدا اعتقادی نداشتم تا حالا چند بار خودکشی کرده بودم.

جرات که ندارم اینکارو انجام بدم حتی بیانشم برام سخته برا همین همش توی ذهنمه. حداقل بنویسمش شاید یه کم آروم شدم و به چیزهای بهتری فکر کردم:). 

تنهایی و نامیدی فکر میکنم خیلی خطرناکه که میتونه با عشق و درک کردن دیگران و درک شدن از طرف دیگران رفع بشه. سعی کنیم به دیگران محبت کنیم و درکشون کنیم. 

 

بهشت نیاز...
ما را در سایت بهشت نیاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebeheshteniaz3 بازدید : 139 تاريخ : چهارشنبه 18 ارديبهشت 1398 ساعت: 6:52